دانلود فیلم

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

وقتی کسی به کمیک اهمیت نمی داد: Superman III (1983)
بررسی ها | 03/04/2019 | توسط جورج رومر
در حالی که منتظر Shazam! یک ابرقهرمان با سابقه ای باشکوه بودیم که وارنر و دی سی تصمیم گرفته اند آن را روی صفحه نمایش بزرگ ترجمه کنند ، ما از این فرصت استفاده می کنیم تا تاریخ آخرین دوره بازیگری را با آخرین باری که همان مجرمان آن را بازی می کنند ، ادامه دهیم. یک ترفند مشابه

قطعه جورج رومر

از کودکی کارتون مرد عنکبوتی را تماشا می کردم و از یک دنیا لذت می بردم. در آن زمان ، کم و بیش در زمانی که قصد خرید انیمیشن با نوار ویدئویی را داشتم ، غرق در دلتنگی شدم ، چند قسمت VHS از قسمت های قدیمی مرد عنکبوتی و دوستان خارق العاده اش گرفتم. میدونی؟ کسانی که در آن Spidey با Ice Man و Fire Star همکاری کردند. چقدر خاطره خانم من


حال ما چطور بود

و به طور خلاصه ، من تحت تأثیر یک صحنه قرار گرفتم ، که کاملاً تغییر در درک یک محصول معین در طول سالها و ایجاد یک حس انتقادی را نشان می دهد. در صحنه مورد بحث ، شخص بد وظیفه تور را پرتاب می کند و سه قهرمان را اسیر می کند. در آن زمان ، یخ انسان دو ثانیه پس از پیچیده شدن در تور می گوید: "این یک تور خاص است ، قدرت ما را از ما می گیرد!". همه متقاعد شدند ، در عرض دو ثانیه صاف ، بدون اینکه حتی تعجب کنند که آیا شاید فقط برای او معتبر باشد.

این کمی از ساده لوحی داستان های کمیک عصر نقره است ، آن دوران معصوم که در آن گرم شدن کره زمین وجود نداشت ، سیاه پوستان و همجنسگرایان به حق در جای خود بودند و علوم می توانست همه کارها را انجام دهد. آیا نمی دانید چگونه یک پیچ و تاب طرح را توجیه کنید؟ نگران نباشید ، علوم از آن مراقبت کردند! امروز ، اگر شما یک داستان علمی تخیلی می نویسید ، در سینما مانند کمیک ها ، بهتر است یک مشاور MIT داشته باشید ، اما در دهه 1950/1960 ، که کمیک ها فقط توسط کودکان خوانده می شدند و فیلم های علمی تخیلی بیشتر توسط کودکان استفاده می شد. با حضور در درایو ، فیلمنامه نویس با خیال راحت می توانست عینک اره خود را بریزد و شما را به هر کجا که می خواهد برساند.


عینک دیدم

علاوه بر این ، در دهه 50/60 ، علوم نیز بسیار ترسناک بود (مانند امروز !! 1!) ، و تصادفی نیست که آدمهای بد اغلب دانشمندان بودند (شخصیتی افسانه ای که می تواند همزمان زیست شناس ، اخترفیزیکدان و مهندس شیمی باشد). به دکتر اوک ، نورمن آزبورن یا لکس لوتر فکر کنید.

در اینجا ، تمام آنچه را که من نوشتم ، بردارید ، SCIENCE را با COMPIUTERS جایگزین کنید و Superman III را دریافت خواهید کرد. فیلمی که اگر واقعاً بخواهیم کیفیتی پیدا کنیم که حداقل آن را بازخرید کند ، انتقال کامل سینمایی یک کمیک DC از عصر نقره است. امروز ما به ابرقهرمانان پیچیده و مسئله دار عادت کرده ایم که علی رغم اینکه سی سال دارند با کت و شلوار لاتکس در سناریوهای معتبری حرکت می کنند. این ایده به لطف استن لی و مارول در دهه 60 متولد شد ، اما اگر اتفاقاً کمیک DC همان سال ها یا دهه قبل را بخوانید ، می فهمید که چرا ظهور مارول لحظه ای از هم جدا شدن با سنت داستان های قدیمی DC اغلب ساده لوحانه هستند ، قرائت های ساده ای که قرار است در کوتاه مدت مصرف شوند.


"من استاد شما هستم."

سوپرمن III فقط همین است. فیلمی برای کودکان ، که در آن ، از زمانی که COMPIUTERS تازه در 1983 پخش شده بود و هنوز هم رمز و راز خوبی برای 99٪ از مردم جهان بود - از جمله تهیه کنندگان 60 ساله هالیوود - به یک برنامه نویس از این COMPIUTERS مرموز ، می توانید او را مجبور به انجام همه کارها کنید هر لعنتی که می خواستی این یک لطف الهی برای نویسندگان ، به ویژه دو آدم بد مثل دیوید و لسلی نیومن بود ، زیرا به شما امکان می داد هر چیز ناخوشایند را بپوشانید فقط با فریاد "این دانش است که من آن را لالالا اختراع نمی کنم".

این آخرین (آخرین؟) آخرین ناخن در تابوت یک حق رای دادن است که فقط در سه فیلم از تلاش برای بالا بردن مطالب اصلی ، مجسمه سازی سوپرمن محراب شایسته خود در میان اسطوره های داستان آمریکایی ، به تمسخر از خودش. از یک بنای یادبود گرفته تا سفر قهرمان کمپبل و وگلر تا یک کمدی مضراب دار خارش دار و غیر بلند پروازانه ، همه با هم گنگ هایی روبرو می شوند که به همان اندازه بیهوده هستند (به طور جدی ، چرا اصلاح برج پیزا باید نمادی از شورش باشد؟). از ماریو پوزو تا باگاگلینو.


"ماریو پازو گفت!"

برای من همه به شوخی آنها در دهان بیچاره ریچارد پرایور برمی گردد ، در صحنه ای که او با بالون از پایین آمدن امتناع می ورزد: "من فکر نمی کنم یک مرد بتواند پرواز کند!" واژگونی کامل عبارت پرتاب نمادین فیلم اول و سیگنالی مبنی بر اینکه سالکیند ها هرگز با دید حماسی ریچارد دونر پایین نرفته اند و سرانجام آنها توانسته اند آن را از بین ببرند.

سوپرمن دوم ، در حالی که توسط ریچارد لستر تکمیل شد ، هنوز توسط دونر ، ماریو پوزو و تام مانکیویچ تصور می شد. سوپرمن III در عوض اولین فصل از حماسه است که کاملاً با سرعت کامل توسط سالکیند تصور شده و توسط دیوید و لسلی نیومن بدون دخالت نوشته شده است. همان ، ما به یاد داشته باشید ، چه در مورد

وقتی کسی به کمیک اهمیت نمی داد: Superman III (1983)
بررسی ها | 03/04/2019 | توسط جورج رومر
در حالی که منتظر Shazam! یک ابرقهرمان با سابقه ای باشکوه بودیم که وارنر و دی سی تصمیم گرفته اند آن را روی صفحه نمایش بزرگ ترجمه کنند ، ما از این فرصت استفاده می کنیم تا تاریخ آخرین دوره بازیگری را با آخرین باری که همان مجرمان آن را بازی می کنند ، ادامه دهیم. یک ترفند مشابه

قطعه جورج رومر

از کودکی کارتون مرد عنکبوتی را تماشا می کردم و از یک دنیا لذت می بردم. در آن زمان ، کم و بیش در زمانی که قصد خرید انیمیشن با نوار ویدئویی را داشتم ، غرق در دلتنگی شدم ، چند قسمت VHS از قسمت های قدیمی مرد عنکبوتی و دوستان خارق العاده اش گرفتم. میدونی؟ کسانی که در آن Spidey با Ice Man و Fire Star همکاری کردند. چقدر خاطره خانم من


حال ما چطور بود

و به طور خلاصه ، من تحت تأثیر یک صحنه قرار گرفتم ، که کاملاً تغییر در درک یک محصول معین در طول سالها و ایجاد یک حس انتقادی را نشان می دهد. در صحنه مورد بحث ، شخص بد وظیفه تور را پرتاب می کند و سه قهرمان را اسیر می کند. در آن زمان ، یخ انسان دو ثانیه پس از پیچیده شدن در تور می گوید: "این یک تور خاص است ، قدرت ما را از ما می گیرد!". همه متقاعد شدند ، در عرض دو ثانیه صاف ، بدون اینکه حتی تعجب کنند که آیا شاید فقط برای او معتبر باشد.

این کمی از ساده لوحی داستان های کمیک عصر نقره است ، آن دوران معصوم که در آن گرم شدن کره زمین وجود نداشت ، سیاه پوستان و همجنسگرایان به حق در جای خود بودند و علوم می توانست همه کارها را انجام دهد. آیا نمی دانید چگونه یک پیچ و تاب طرح را توجیه کنید؟ نگران نباشید ، علوم از آن مراقبت کردند! امروز ، اگر شما یک داستان علمی تخیلی می نویسید ، در سینما مانند کمیک ها ، بهتر است یک مشاور MIT داشته باشید ، اما در دهه 1950/1960 ، که کمیک ها فقط توسط کودکان خوانده می شدند و فیلم های علمی تخیلی بیشتر توسط کودکان استفاده می شد. با حضور در درایو ، فیلمنامه نویس با خیال راحت می توانست عینک اره خود را بریزد و شما را به هر کجا که می خواهد برساند.


عینک دیدم

علاوه بر این ، در دهه 50/60 ، علوم نیز بسیار ترسناک بود (مانند امروز !! 1!) ، و تصادفی نیست که آدمهای بد اغلب دانشمندان بودند (شخصیتی افسانه ای که می تواند همزمان زیست شناس ، اخترفیزیکدان و مهندس شیمی باشد). به دکتر اوک ، نورمن آزبورن یا لکس لوتر فکر کنید.

در اینجا ، تمام آنچه را که من نوشتم ، بردارید ، SCIENCE را با COMPIUTERS جایگزین کنید و Superman III را دریافت خواهید کرد. فیلمی که اگر واقعاً بخواهیم کیفیتی پیدا کنیم که حداقل آن را بازخرید کند ، انتقال کامل سینمایی یک کمیک DC از عصر نقره است. امروز ما به ابرقهرمانان پیچیده و مسئله دار عادت کرده ایم که علی رغم اینکه سی سال دارند با کت و شلوار لاتکس در سناریوهای معتبری حرکت می کنند. این ایده به لطف استن لی و مارول در دهه 60 متولد شد ، اما اگر اتفاقاً کمیک DC همان سال ها یا دهه قبل را بخوانید ، می فهمید که چرا ظهور مارول لحظه ای از هم جدا شدن با سنت داستان های قدیمی DC اغلب ساده لوحانه هستند ، قرائت های ساده ای که قرار است در کوتاه مدت مصرف شوند.


"من استاد شما هستم."

سوپرمن III فقط همین است. فیلمی برای کودکان ، که در آن ، از زمانی که COMPIUTERS تازه در 1983 پخش شده بود و هنوز هم رمز و راز خوبی برای 99٪ از مردم جهان بود - از جمله تهیه کنندگان 60 ساله هالیوود - به یک برنامه نویس از این COMPIUTERS مرموز ، می توانید او را مجبور به انجام همه کارها کنید هر لعنتی که می خواستی این یک لطف الهی برای نویسندگان ، به ویژه دو آدم بد مثل دیوید و لسلی نیومن بود ، زیرا به شما امکان می داد هر چیز ناخوشایند را بپوشانید فقط با فریاد "این دانش است که من آن را لالالا اختراع نمی کنم".

این آخرین (آخرین؟) آخرین ناخن در تابوت یک حق رای دادن است که فقط در سه فیلم از تلاش برای بالا بردن مطالب اصلی ، مجسمه سازی سوپرمن محراب شایسته خود در میان اسطوره های داستان آمریکایی ، به تمسخر از خودش. از یک بنای یادبود گرفته تا سفر قهرمان کمپبل و وگلر تا یک کمدی مضراب دار خارش دار و غیر بلند پروازانه ، همه با هم گنگ هایی روبرو می شوند که به همان اندازه بیهوده هستند (به طور جدی ، چرا اصلاح برج پیزا باید نمادی از شورش باشد؟). از ماریو پوزو تا باگاگلینو.


"ماریو پازو گفت!"

برای من همه به شوخی آنها در دهان بیچاره ریچارد پرایور برمی گردد ، در صحنه ای که او با بالون از پایین آمدن امتناع می ورزد: "من فکر نمی کنم یک مرد بتواند پرواز کند!" واژگونی کامل عبارت پرتاب نمادین فیلم اول و سیگنالی مبنی بر اینکه سالکیند ها هرگز با دید حماسی ریچارد دونر پایین نرفته اند و سرانجام آنها توانسته اند آن را از بین ببرند.

سوپرمن دوم ، در حالی که توسط ریچارد لستر تکمیل شد ، هنوز توسط دونر ، ماریو پوزو و تام مانکیویچ تصور می شد. سوپرمن III در عوض اولین فصل از حماسه است که کاملاً با سرعت کامل توسط سالکیند تصور شده و توسط دیوید و لسلی نیومن بدون دخالت نوشته شده است. همان ، ما به یاد داشته باشید ، چه در مورد

تظرات ارسال شده