دانلود فیلم

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

سه ببر علیه ترنتاتره ترنتینی: بررسی (ته) تهدید سه گانه
بررسی ها | 01/04/2019 | توسط Casanova Wong Kar-Wai


هر از گاهی دنیا ، با شرارت ، با حساسیت نداشتن ، با سردی اش ، به ما یادآوری می کند که زندگی بمکد. ما همچنان به ر dreamیاپردازان ، آرمان گرایان ، خوشبین های لاعلاج ادامه می دهیم ، اما او لعنتی نمی دهد و با دست باز به صورت ما سیلی می زند. ما می گوییم: "چه خوب!" وی پاسخ می دهد: "سیاف!" من با همان اضطراب و هیجانی که در سال 1987 وقتی هالک هوگان برای دیدار نهایی آندره The Giant برای فینال بزرگ Wrestlemania III دیدار می کرد ، منتظر انتشار Triple Threat بودم. من فقط به این فکر می کردم. هالک در آن زمان من را ناامید نکرد ، برعکس ، او حتی غول را به خاطر یک اسلم شگفت آور بدن که هنوز در قلب و خاطرات بسیاری است ، بلند کرد. از طرف دیگر ، تهدید سه گانه ، او مرا فریب داد.

من دوستان را می شناسم ، این یک چیز جدی است ، دوش آب سرد ، اما راهی دیگر برای گفتن به شما نبود. تهدید سه گانه یک فیلم کوتاه ، نیمه کور است. بله ، او اجازه می دهد خودش تماشا شود ، خدای ناکرده لحظات خوبی را پشت سر می گذارد ، اما در مقایسه با آنچه می توانست باشد ، ناامیدی غیرقابل انکار است. ما می توانیم ساعتها ، روزها ، هفته ها در اینجا بمانیم و بفهمیم چه کسی را مقصر می داند (اسپویلر: این کارگردان و بدل کاری جسی وی جانسون است) اما در پایان چه چیزی باقی می ماند؟ تلخی فیلمی که ایکو اوویس ، تونی جا ، تایگر چن ، اسکات آدکینز ، جی جا یانین ، مایکل جی وایت را در آن بازی می کند و دائماً اصرار دارد که او را وادار کند همه فیلم های لعنتی را دنبال کند و با تپانچه یکدیگر را تعقیب کند. اما آنها را هدایت کنید! اما شما با این تپانچه ها چه می کنید؟ بس کن


هنوز با این تپانچه ها!

داستان این است: تونی جا و تایگر چن مزدوران خوبی هستند. مزدور شیطانی Michael Jai White (به نام Deveraux به نام Jean-Claude Van Damme در سربازان جهانی) آنها را مسخره می کند و پس از اینکه به آنها می گوید در یک مکان x در آسیا به نیکی می پردازند ، آنها را به یک دهکده کوچک می برد از فقرای آسیا در اینجا آنها همه را شلیک می کنند و سپس اسکات آدکینز را که مزدور بسیار بدی است آزاد می کنند. در حالی که اسکات را آزاد می کنند ، آنها دوست دختر Iko Uwais را که خیلی خوب آن را قبول نمی کند ، می کشند و در واقع 1) بسیار حیله گر می شود 2) انتقام می گیرد ، انتقام وحشتناک. اولین چیزی که او پیدا می کند تایگر و تونی هستند. ایکو دوست دارد آنها را بکشد اما آنها از خود دفاع می کنند و به آنها می گویند این مایکل جایت وایت است که آنها را برد ، آنها برای نیکی به کره زمین بودند و در عوض مجبور شدند مردم را بکشند و اسکات آدکینز بسیار بد را آزاد کنند که آنها را رها کرد در جنگل بدون پرداخت به آنها. در واقع ، چرا ما دور هم جمع نمی شویم ، اسکات و باندش را پیدا نمی کنیم و آنها را نمی کشیم؟ از طرف دیگر ، اسکات و مایکل به همراه جی جی یانین و مایکل بیسپینگ باید یک دختر خوب چینی را ربودند. به دلیل یک سری شرایط عجیب و غریب که من در اینجا نیستم تا برای شما توضیح دهم ، این تونی و تایگر خواهند بود که در طول فیلم با فرار از چپ و راست در یک سری بی پایان از بازارهای جنوب شرقی آسیا ، با تعقیب آنهایی که تپانچه دارند. و ایکو؟ ممنون بابت سوال ایکو کمی بازی دو و سه گانه انجام می دهد تا به ما بفهماند که او بیش از حد زیرک است و دارای فلش بک است که در آن دوست دختر زیبا خود را در حال لبخند زدن می بیند. در پایان ، پس از شلیک با تپانچه و پرتاب دو یا سه مشت ، افراد خوب برنده می شوند.


پوستر پرتغالی بسیار زیباست.

و اوه ، بچه ها: اینطور پیش رفت ، بد پیش رفت. بنابراین بیایید به تنها نکته مناسب فیلم بپردازیم ، یعنی شخصیت پردازی شخصیت ها از طریق موهایشان. بیایید با اسکات ادکینز شروع کنیم. در ابتدای فیلم او به عنوان یک دیوانه کاملاً ، یک تروریست نابغه شیطانی ، عامل هرج و مرج توصیف می شود. در واقع ، هنگامی که او را از زیرزمین جایی که در آن زندانی بود خارج می کنند ، در قسمت لورنزو با لباس مبدل به کورادو گوزانتی نشان داده می شود.


"گاوهای لاتزیو مخاط ترشح می کنند!"

اما سپس به سراغ آرایشگر می رود و به نظر ما همان چیزی می آید كه واقعاً اوست: یك دیوانه كاملاً ، یك تروریست نابغه شیطانی ، یك عامل هرج و مرج با موهای یك كارمند فرورفته.


"آیا می خواهید به من بیایید و پوشه های من را ببینید؟"

مدل موی انتخاب شده برای JeeJa نیز جالب توجه است. مال ما ، که چند بار دیگر در کارریه خود مورد بهره برداری قرار نگرفته است ، آنچه معمولاً به عنوان برش مضاعف خوانده می شود: موهای بلند در بالا ، در کناره ها تراشیده شده است. این باعث می شود فکر کنیم JeeJa یک دیوانه کل و وحشی است. یا یک تب تاب که یکشنبه بعد از ظهر در Rotonde di Garlasco به رقص می رود. اما هرگز نخواهیم فهمید زیرا در کل 4 دقیقه فیلم دیده خواهد شد.


جوان ، وحشی و کم بهره برداری

در عوض ، انتخاب های مایکل جای وایت و مایکل بیسپینگ متعارف است. اولین ، جدی و وفادار ، انتخاب یک مدل موی صفر ساده با ریش را انتخاب می کند. دومی نماینده شرور جدید فیلم هاست: هیپستری که به تازگی یک کارخانه تولید آبجو با کیفیت عالی راه اندازی کرده است.


"چی گفتی؟ جورجیو پوئی را دوست نداری؟ "

اما بیایید در مورد شخصیت های مثبت فیلم صحبت کنیم. بیایید با تایگر چن شروع کنیم. برش کاسه آن خودش گویاست: مال ما خوب است ، خیلی خوب است

وقتی کسی به کمیک اهمیت نمی داد: Superman III (1983)
بررسی ها | 03/04/2019 | توسط جورج رومر
در حالی که منتظر Shazam! یک ابرقهرمان با سابقه ای باشکوه بودیم که وارنر و دی سی تصمیم گرفته اند آن را روی صفحه نمایش بزرگ ترجمه کنند ، ما از این فرصت استفاده می کنیم تا تاریخ آخرین دوره بازیگری را با آخرین باری که همان مجرمان آن را بازی می کنند ، ادامه دهیم. یک ترفند مشابه

قطعه جورج رومر

از کودکی کارتون مرد عنکبوتی را تماشا می کردم و از یک دنیا لذت می بردم. در آن زمان ، کم و بیش در زمانی که قصد خرید انیمیشن با نوار ویدئویی را داشتم ، غرق در دلتنگی شدم ، چند قسمت VHS از قسمت های قدیمی مرد عنکبوتی و دوستان خارق العاده اش گرفتم. میدونی؟ کسانی که در آن Spidey با Ice Man و Fire Star همکاری کردند. چقدر خاطره خانم من


حال ما چطور بود

و به طور خلاصه ، من تحت تأثیر یک صحنه قرار گرفتم ، که کاملاً تغییر در درک یک محصول معین در طول سالها و ایجاد یک حس انتقادی را نشان می دهد. در صحنه مورد بحث ، شخص بد وظیفه تور را پرتاب می کند و سه قهرمان را اسیر می کند. در آن زمان ، یخ انسان دو ثانیه پس از پیچیده شدن در تور می گوید: "این یک تور خاص است ، قدرت ما را از ما می گیرد!". همه متقاعد شدند ، در عرض دو ثانیه صاف ، بدون اینکه حتی تعجب کنند که آیا شاید فقط برای او معتبر باشد.

این کمی از ساده لوحی داستان های کمیک عصر نقره است ، آن دوران معصوم که در آن گرم شدن کره زمین وجود نداشت ، سیاه پوستان و همجنسگرایان به حق در جای خود بودند و علوم می توانست همه کارها را انجام دهد. آیا نمی دانید چگونه یک پیچ و تاب طرح را توجیه کنید؟ نگران نباشید ، علوم از آن مراقبت کردند! امروز ، اگر شما یک داستان علمی تخیلی می نویسید ، در سینما مانند کمیک ها ، بهتر است یک مشاور MIT داشته باشید ، اما در دهه 1950/1960 ، که کمیک ها فقط توسط کودکان خوانده می شدند و فیلم های علمی تخیلی بیشتر توسط کودکان استفاده می شد. با حضور در درایو ، فیلمنامه نویس با خیال راحت می توانست عینک اره خود را بریزد و شما را به هر کجا که می خواهد برساند.


عینک دیدم

علاوه بر این ، در دهه 50/60 ، علوم نیز بسیار ترسناک بود (مانند امروز !! 1!) ، و تصادفی نیست که آدمهای بد اغلب دانشمندان بودند (شخصیتی افسانه ای که می تواند همزمان زیست شناس ، اخترفیزیکدان و مهندس شیمی باشد). به دکتر اوک ، نورمن آزبورن یا لکس لوتر فکر کنید.

در اینجا ، تمام آنچه را که من نوشتم ، بردارید ، SCIENCE را با COMPIUTERS جایگزین کنید و Superman III را دریافت خواهید کرد. فیلمی که اگر واقعاً بخواهیم کیفیتی پیدا کنیم که حداقل آن را بازخرید کند ، انتقال کامل سینمایی یک کمیک DC از عصر نقره است. امروز ما به ابرقهرمانان پیچیده و مسئله دار عادت کرده ایم که علی رغم اینکه سی سال دارند با کت و شلوار لاتکس در سناریوهای معتبری حرکت می کنند. این ایده به لطف استن لی و مارول در دهه 60 متولد شد ، اما اگر اتفاقاً کمیک DC همان سال ها یا دهه قبل را بخوانید ، می فهمید که چرا ظهور مارول لحظه ای از هم جدا شدن با سنت داستان های قدیمی DC اغلب ساده لوحانه هستند ، قرائت های ساده ای که قرار است در کوتاه مدت مصرف شوند.


"من استاد شما هستم."

سوپرمن III فقط همین است. فیلمی برای کودکان ، که در آن ، از زمانی که COMPIUTERS تازه در 1983 پخش شده بود و هنوز هم رمز و راز خوبی برای 99٪ از مردم جهان بود - از جمله تهیه کنندگان 60 ساله هالیوود - به یک برنامه نویس از این COMPIUTERS مرموز ، می توانید او را مجبور به انجام همه کارها کنید هر لعنتی که می خواستی این یک لطف الهی برای نویسندگان ، به ویژه دو آدم بد مثل دیوید و لسلی نیومن بود ، زیرا به شما امکان می داد هر چیز ناخوشایند را بپوشانید فقط با فریاد "این دانش است که من آن را لالالا اختراع نمی کنم".

این آخرین (آخرین؟) آخرین ناخن در تابوت یک حق رای دادن است که فقط در سه فیلم از تلاش برای بالا بردن مطالب اصلی ، مجسمه سازی سوپرمن محراب شایسته خود در میان اسطوره های داستان آمریکایی ، به تمسخر از خودش. از یک بنای یادبود گرفته تا سفر قهرمان کمپبل و وگلر تا یک کمدی مضراب دار خارش دار و غیر بلند پروازانه ، همه با هم گنگ هایی روبرو می شوند که به همان اندازه بیهوده هستند (به طور جدی ، چرا اصلاح برج پیزا باید نمادی از شورش باشد؟). از ماریو پوزو تا باگاگلینو.


"ماریو پازو گفت!"

برای من همه به شوخی آنها در دهان بیچاره ریچارد پرایور برمی گردد ، در صحنه ای که او با بالون از پایین آمدن امتناع می ورزد: "من فکر نمی کنم یک مرد بتواند پرواز کند!" واژگونی کامل عبارت پرتاب نمادین فیلم اول و سیگنالی مبنی بر اینکه سالکیند ها هرگز با دید حماسی ریچارد دونر پایین نرفته اند و سرانجام آنها توانسته اند آن را از بین ببرند.

سوپرمن دوم ، در حالی که توسط ریچارد لستر تکمیل شد ، هنوز توسط دونر ، ماریو پوزو و تام مانکیویچ تصور می شد. سوپرمن III در عوض اولین فصل از حماسه است که کاملاً با سرعت کامل توسط سالکیند تصور شده و توسط دیوید و لسلی نیومن بدون دخالت نوشته شده است. همان ، ما به یاد داشته باشید ، چه در مورد

آیا در فیلم بیگانه شما بیگانگان وجود دارند؟ - دولت اسیر ، مروری پر از بیگانگان
بررسی ها | 1394/05/04 | توسط جکی لنگ
وقتی بیگانگان وارد می شوند ، دو عادت دارند: رفتن به آمریکا ، دیده نشدن. آنها سنت هستند. معمولاً آنها مدت طولانی را در سفینه می گذرانند ، و آن را به طور تهدیدآمیز ، در آسمان ، ساکن می مانند. سپس با آرامش یا بیرون می روند یا ما را راه می دهند یا به ما شلیک می کنند. اصولاً آنها ما را شلیک می کنند.
در دولت اسیر آنها قبلاً به ما شلیک کردند و آنها چنان سخت و طولانی مدت ما را شلیک کردند که ما گفتیم: "هی ، هی مرد! ما نمی توانیم با جنگ لعنتی شما مبارزه کنیم ، در غیر این صورت شما الاغ ما را می شکنید. بیایید شما را رئیس خروس و ما شهروندان خوب کنیم ، خوب؟ " و بنابراین بیگانگان ما را با ظرافت امپریالیسم ایالات متحده به آرامی فتح کردند. آنها دموکراسی را به سیاره ما صادر کرده اند ، به ما کمک کرده اند تا انتخابات دموکراتیک داشته باشیم که منجر به ایجاد یک رئیس دولت بسیار دوستانه با وی شود ، و با سرکوب تلاش های خود برای عصیان ، به سازمان های اجرای قانون ما کمک می کنند تا سکوت کنند.


آن لحظات معمول خجالت با بیگانگان ، که آنها در آنجا می مانند و نمی دانید چه بگویید تا زمانی که تصمیم بگیرند شما را شلیک کنند

به طور خلاصه ، از آنجا که بیگانگان وجود دارد ، همه چیز خوب است ، مردم ساکت هستند ، برای تجلیل از رهبران ما در ورزشگاه تجمع های معمول برگزار می شود ، منع رفت و آمد معمول وجود دارد و آنها در وسط شهرها سنگرهای عظیم الجثه ای قرار می گیرند که به اعماق زمین می روند برای گرفتن مقداری مواد اولیه از سیاره ما البته ، نابرابری اجتماعی کاملاً افزایش یافته است ، فقط افراد بسیار ثروتمند و فقیر وجود دارد ، اما آیا می خواهید دیکتاتوری سرمایه داری را در اولویت خود قرار دهید؟
اکنون آمریکایی ها ، که همیشه آن را با مفهوم تروریسم داشته اند ، تروریست شده اند ، زیرا معلوم می شود که وقتی کسی قوی تر از شما وجود دارد ، به خانه شما می آید و حضور خود را با سلاح های نظامی تحمیل می کند نوع و کمیتی که ندارید ، تنها چیزی که باقی مانده این است که در حضور آن خود را از شادی منفجر کنید.

آیا شما فیلمنامه ای از این دست را تهیه کرده اید که توسط کارگردان فیلم Rise of the Planet of the Apes و همسرش نوشته شده است؟ حتی خالص است که این ایده قبلاً توسط یک مجموعه تلویزیونی شناخته شده مورد سو استفاده قرار گرفته است؟ من کار می کنم و ظاهراً همچنین DreamWorks ، Amblin Partners ، Lightfuse & Gettaway و شرکت کننده رسانه ، تا حدی که فیلم سرانجام ساخته شد و بنابراین: اینجا کشور اسیر است ، که در آن برخی از آمریکایی ها به سایر آمریکایی ها می گویند که تروریست ها نیز دلایل آنها و بیگانگان استعاره خود آمریکا است.
شکی نیست که ویات و مادام می توانند این متن را کمی بهتر بنویسند. از آنجا که اگر ایده وجود داشته باشد و سیستم کلی نیز وجود داشته باشد ، آنها بیش از حد با سرنخ ها و جزئیاتی که واقعا موفق نیستند دست و پنجه نرم می کنند ، اما از آنجا که ما در اینجا هنگام ضربات از برتری های احتمالی آن لحظه برتر هستیم ، هرگز به این فکر نمی کنیم که چه چیزی ممکن است بوده باشد ، ما به لکه چشم بعدی نگاه نمی کنیم اما با پرتوی استخراج شده از آن به شدت آن را می کوبیم ، من به شما می گویم که کشور اسیر بسیار لذت بخش است.


استعاره

شما باید این کارگردان بزرگ فیلم را دوست داشته باشید که به ورزشگاه حومه شهر بازگشت و فقط با 25 میلیون دلار فیلم راجع به بیگانگان (کم و بیش) ساخت ، انگار که یک تازه کار است. البته این طور نیست که ما همیشه این بیگانگان را می بینیم و این نیست که وقتی می بینیم آنها واقعاً به خوبی روشن شده اند ، بیشتر یک چیز شبح در مونتاژهای تاریک و سریع است که در آن تکه هایی از بیگانگان ، آرنج هایی که با پاها تماس می گیرند را می بینیم ، ذهنی افراد بدون عینک که به آنها نگاه می کنند ... خلاصه ، یک سوال از رمز و راز به جای بیگانگان واقعی اما اشکالی ندارد. زیرا داستان در مورد دو برادر مقاومت است که در برابر آب و هوای سختی که بیگانگان وارد می کنند مقاومت می کنند. کوچکترین بدنبال بزرگترین که شاید فوت نکرده و بزرگترین (اسپویلر: او مرده نبود) است که سعی می کند یک نقشه بزرگ برای حمله به افراد خوب ، یک بار هم که شده انجام دهد ، که کارهای زیادی انجام می دهد قربانیان. جان گودمن لاغر شد (چقدر تلخ ...) پلیس طرف بیگانگان است که برای خنثی کردن حمله تحقیق می کند.
می دانم ، حتی وقتی جان گودمن را دیدم فکر کردم "آه اما او بخشی از جهان Cloverfield است!" اما نه.


شلیکی که به تنهایی صدها هزار بلیط می فروشد

دولت اسیر شرارت درست ، احساس ستم درستی دارد و هرچه بیشتر ادامه پیدا کند و یک فضای کاملاً بی عیب و نقص از داستان را پشت سر بگذارد ، بهتر اجرا می شود. نویسندگان (چه زیبا!) به وضوح فکر می کردند که "امیدوارم بچه ها ، ما بتوانیم دنباله ها و پیش درآمد های زیادی را نیز بسازیم !!" اما به نظر نمی رسد که آن هوا را بکشاند. در هم آمیختگی پر از اکتشافات و مسابقه ای در استادیوم به مناسبت یک گردهمایی گسترده به نظر می رسد کره شمالی که بد نیست. و سپس به نظر می رسد در فضای داخلی خاص ، در لحظات رهگیری خاص هوای دهه 70 STASI در برلین شرقی را تنفس می کند.
در پایان ، من بسیار هیجان زده شدم

TENET: نظریه ها و توضیحات فیلم CHRISTOPHER NOLAN
ANALYSESBY CHRISTOPHER GUYON
اولین نسخه از مقاله چند روز پیش ، قبل از اولین جلسات ، برای به اشتراک گذاشتن اولین تحلیل ها و نظریه های ما درباره عنوان و پیش پرده منتشر شد. ما آن را به دنبال پیش نمایش در 24 آگوست به روز کرده ایم! صفحه اول و دوم برای کسی که هنوز فیلم را ندیده است ، قابل دسترسی است. از سوی دیگر ، از صفحه 3 ، آنالیز 100٪ اسپویلر است که معمولاً به شما می دهیم و بنابراین ما فقط به کسانی که قبلاً فیلم را دیده اند توصیه می کنیم.

----

معرفی بدون اسپویلر
کریستوفر نولان با فیلم Blockbuster جدید خود ، TENET ، که از دو بازیگر جان دیوید واشنگتن / رابرت پتینسون استفاده می شود ، از 14 ژوئیه به سینما بازگشت ... صبر کنید ، فکر می کنم اشتباهی در گاهشماری!

و بله ، همانطور که بدون شک از آن مطلع هستید ، اکران فیلم چندین بار به تعویق افتاد تا اینکه در 26 آگوست برای همیشه متوقف شد. در این فیلم جدید ، کریستوفر نولان با مضامین مورد علاقه خود یعنی زمان و مکان بازی می کند. بنابراین ، با خود گفتیم که ما نیز قرار است قبل از دیدن اولین تحلیل فیلم خود را با آن سرگرم کنیم!

ولی چطور این ممکن است؟ در واقع ، ما در حال حاضر چیزهای زیادی می توانیم در مورد فیلم بگوییم ، به شما کمک می کند وقتی آن را در سینما پیدا کردید ، بدون اینکه حتی آن را دیده باشید ، آن را درک کنید! هیچ اسپویلر از طرح استفاده نمی کند ، اما تجزیه و تحلیل عنوان ، برخی از مفاهیم و تریلر در حال حاضر بسیاری از موارد را روشن می کند!

بیایید با اصول اولیه شروع کنیم ، خلاصه داستان: قهرمان داستان ما که مصمم به مبارزه برای نجات جهان است ، و در جهان گرگ و میش جاسوسی بین المللی سفر می کند. ماموریت او او را به ابعادی فراتر از زمان فرا می خواند. با این حال ، این یک سفر در زمان نیست ، بلکه یک وارونه سازی زمان است ...

هیوووووووووو .........
................................
................................

خوب ، بیایید به تریلر نگاه کنیم ، با وضوح بیشتری خواهیم دید!


هیوووووووووو .........
................................
................................
خوب..........................
................................

خوب ، بیایید از ابتدا عنوان را شروع کنیم: TENET
عنوان کتاب اصول كریستوفر نولان به چه معناست؟ پیش پرده فیلم بخشی از پاسخ را ارائه می دهد ، اما حجاب راز را بر نمی دارد. در حال حاضر ، این یک نام کد ، یک نوع رمز عبور است.

در تریلر ، برای شخصیت اصلی توضیح داده شده است که او نباید به دنبال توضیح ، درک جهانی که در آن زندگی می کند ، باشد بلکه باید به دنبال "احساس" آن باشد.

در طول تریلر فیلم ، یک شخصیت توضیحی در مورد معنای "تنه" ارائه می دهد. این مکاشفه ای است که س questionsالات بیشتری از آنچه پاسخ می دهد باز می کند ، زیرا می گوید: "درهای خوب ... و درهای بد نیز باز خواهد شد. هنگامی که به "درهای خوب" اشاره می شود ، مایکل کین در یک رستوران ظاهر می شود ، در حالی که خط به "درب های بد" توسط یک عکس از کنت براناگ ، که به نظر می رسد نقش آدم بد فیلم را بازی می کند ، نشان داده شده است ، حتی اگر سخنرانی در ارتقا به دنبال صلاحیت / تناقض با این نظریه باشد.


اگر تریلر را به مدت دو دقیقه فراموش کنیم و روی کلمه TENET تمرکز کنیم ، متوجه می شویم که مدتها قبل از آنکه کریستوفر نولان آن را تصاحب کند وجود داشته است و تعریف کاملاً واضحی از فرهنگ لغت کمبریج ارائه داده : "یکی از اصولی که یک عقیده یا نظریه بر آن استوار است"

در زبان فرانسه ، این عبارت می دهد: "اصلی که بر اساس آن یک باور یا یک نظریه استوار است". بنابراین می توانیم بگوییم که این یک اصل ، یک اعتقاد ، یک آموزه است که توسط گروه معینی از افراد درست تشخیص داده می شود ، خواه یک سازمان باشد ، یک جنبش یا یک سازمان حرفه

با این حال ، در زبان لاتین ، کلمه "TENET" "قدرت" را برانگیخته و از فعل لاتین "tenere" به معنی "سرب" می آید.

آیا رمز و راز اصلی فیلم در عنوان آن است؟ احتمالاً نه ، اما تجزیه و تحلیل آن چیزهای بیشتری را نشان می دهد. در حقیقت ، TETET یک palindrome است! بعداً به این موضوع خواهیم رسید ، اما ابتدا اجازه دهید به س questionال دیگری پاسخ دهیم که روی لب همه است.

یک پری دریایی در پاریس: بررسی فیلم توسط ماتیاس مالزیو
پری دریایی در پاریس به نویسندگی و کارگردانی ماتیاس مالزیو ، یک خیال عاشقانه شهری است. در سینما با توزیع چشم انداز و Cloud 9 Film از 20 آگوست.

Urban Fantasy ژانری است که عناصر ژانر خارق العاده را با یک فضای شهری معاصر تلفیق می کند ، بنابراین دو سطح واقعیت و غیر واقعیت را در یک جهان جدید ادغام می کند که بیننده می تواند به راحتی با آن همذات پنداری کند. یک پری دریایی در پاریس توسط ماتیاس مالزیو ، که رمانی را که از آن ساخته شده است نیز امضا می کند ، با افزودن رئالیسم جادویی پایتخت فرانسه و زندگی شبانه آن ، کاملاً در این روند جا می گیرد. نشانه داستانی که فیلم از آن آغاز می شود ، برخورد کلاسیک بین انسان و "حیوان خارق العاده" و ساخت عشقی است که می تواند مانند یک پل ، دو جهان دور و متضاد را متحد کند. این مورد در مورد "شکل آب" ساخته اخیر گیلرمو دل تورو ، یا در مورد Splash باستانی تر است - یک پری دریایی در منهتن که به نظر می رسد فیلم مالزیو مستقیماً از آن ناشی شده است.

پیش نمایش فیلم را تماشا کنید
تنظیمات و سبک داستان ، یک پری دریایی در پاریس را به عنوان یک خیال اروپایی ، به همان شیوه هازاناویسیوس ، شاهزاده فراموش شده ، بیان می کند. به دور از تقلید از کارهای عظیم آمریکایی یا انگلیسی ، آنها فیلم های "کوچکی" اما با قلبی بزرگ هستند - که باعث می شود لحن کاذب وسایل و جلوه های ویژه را نیز فراموش کنیم.

فیلمی عاشقانه در کرانه های رود سن

گارسپارد (نیکولاس دوواشل) به همراه پدرش صاحب یک بوگر گل ، یک بیسترو در رود سن با دسترسی آسان به سخنرانی است - نوعی مکان مخفی که مشتریان و هنرمندانش در یک فضای معتبر دهه 1950 وحشی می شوند . این حال و هوای سورئال - اما اگر به زندگی شبانه پاریس فکر کنید - بسیار واقعی است - با ورود باران سیل آسا ، که منجر به طغیان رود سن می شود ، تقویت می شود. با عقب نشینی آب ، موجود زخمی عجیبی در ساحل باقی مانده و بلافاصله توسط گاسپارد نجات داده و به بیمارستان منتقل می شود. دم ماهی و صدای دلربا شکی باقی نمی گذارد: او یک عروس دریایی است ، اما برخورد با این شخصیت داستان افسانه ای تأثیر مهلکی بر واقعیت خواهد داشت.

پری دریایی لولا با بازی مریلین لیما ، وارث شایسته ای از زنان ماهیگیر با زیبایی و شخصیت سرکش است. بنابراین ، موی سرخ آریل با این بلوند فرانسوی (که با نسخه SKAM خود در میهن معروف شد) جایگزین می شود که البته در نهایت قلب قهرمان داستان را شیفته خود می کند. اما عیب بزرگ این است که آواز آژیر تأثیر مهلکی روی شنونده دارد که عاشق می شود تا وقتی که قلبش ترک می گیرد.

پری دریایی در پاریس و نفرین عدم توانایی عشق ورزیدن

همانطور که در فیلم داستانی انیمیشن به نویسندگی و کارگردانی مشترک مالزیو ، Jack et la mécanique du cœur ، قهرمان داستان - به اصطلاح - ملعون می شود به دلیل عدم امکان دوست داشتن. اگر در کاریکاتور دلیل عینی بود (اگر احساسات خیلی شدید احساس می کرد مکانیزم ساعت به جای قلب شخصیت شکسته می شد) ، در اینجا توضیح واقع بینانه تری آورده شده است. گاسپارد که ناامید شده از عشق های زیادی که اشتباه اتفاق افتاده است (اتفاقاً همه با خوانندگان) ، قطعاً درهای قلبش را بسته است. یا حداقل ، بنابراین او معتقد است. همسایه روسی (بازیگر آلمودوواری ، راسی دو پالما) به خوبی می داند که ، برای شروع مجدد جادوی صحبت های ساده ای که پسر مدیریت می کند ، عشق باید به زندگی او برگردد. از این رو همدستی همسایه عجیب و غریب و درهم و برهم خواهد بود ، بنابراین ، ایجاد جرقه بین این دو و ایجاد یک بازی عاشقانه و خطرناک است.

یک پری دریایی در پاریس یک افسانه معاصر بسیار قابل احترام است ، با یک پایان مالیخولیایی که - با این وجود - امکان پشت سر گذاشتن دردهای گذشته ، برای شروع زندگی دوباره را نشان می دهد.

یک کمدی لذت بخش در یک شهر جادویی

کمدی رمانتیک یک چیز است ، کمدی رمانتیک در پاریس چیز دیگری است. بدون شک جذابیت این شهر در A Siren در پاریس تأثیر مثبتی دارد که به نوبه خود بیننده را به دنیایی جادویی می کشاند - که حتی بدون حضور موجودات خارق العاده و جادوها جادویی خواهد بود. فضای یکپارچه سازی گل برگر ، عشقی که مانند قانون نانوشته پایتخت فرانسه معلق است ، زیبایی شناسی با توجه به جزئیات: چشم انداز مالزیو مسلماً تغییر شکل داده شده است ، اما در شهری که رویاها محسوس است و احساساتی پر جنب و جوش. به نوعی فضای متوقف شده جهان افسانه آملی را به یاد می آورد که در آن مونمارتر تئاتر آموزش احساسی رویایی قهرمان داستان می شود. یک پری دریایی در پاریس در حالی که فاقد شگفتی شاهکار ژان پیر ژونه است ، با استفاده جذاب از لباس ها ، گریم و موسیقی متن ، نواقص خود را جبران می کند و شما را خیالی می سازد.

آنجا را می بینیم: بررسی فیلم توسط آلبرت دوپونتل
در سال 1920 مردی توسط پلیس بازجویی می شود. او سرباز سابق آلبرت میلارد است که داستان طولانی برای گفتن دارد. داستانی متمرکز بر عشق ، همبستگی ، سوuses استفاده ها و پوچ گرایی های زندگی پس از پایان جنگ جهانی اول.


بیایید نام نویسنده Pierre Lemaitre را بنویسیم ، زیرا هرچه بیشتر درباره او خواهیم شنید. به خصوص با توجه به تولید تلویزیون و فیلم فرانسه ، که اخیراً کشف کرده است که رمان های او برای اقتباس در اکران های بزرگ و کوچک چقدر ایده آل است. اگر مینی سریال Lavoro a mano armata از چند ماه پیش در Netflix در دسترس بوده است - برگرفته از نوادر Cadres او - با بازی اریک کانتونای گمنام ، اکنون در VOD نمایش داده شده است (به لطف Cloud9) جنگ جهانی.
دو داستان کاملاً متفاوت ، که در آنها ، همان رشته مشترک بسیار واضح پدیدار می شود: زنده ماندن دشوار انسان در یک جامعه ناسپاس و نامادری ، که فرد را خرد می کند و مسخره می کند (او را مجبور به ارتکاب جرمی می کند "به همین دلیل"). مجدداً آنجا را می بینید - رمان - بسیار بیشتر است ، و بلافاصله آشکار می شود که چالش اصلی کارگردان و بازیگر آلبرت دوپونتل انتقال موثر و بدون فقر ، غنی بودن متن مرجع ، متناسب و مفصل بود.

دوباره آنجا را می بینیم: Edouard Private را ذخیره کنید
آنجا را می بینیم - با برشی که شباهت زیادی به یکشنبه طولانی احساسات ندارد ، فیلم داستان دو رفیق در روزهای آخر درگیری را نقل می کند ، در سنگرهایی که با اضطراب در انتظار آتش بس هستند. به دلیل مجموعه ای از حوادث ناگوار ، این دو نفر آخرین نبرد غم انگیزی را تجربه می کنند که در آن آلبرت زنده به خاک سپرده می شود و ادوارد به دلیل انفجار فک پایین خود را از دست می دهد. زندگی آنها در پاریس دهه 1920 ادامه خواهد یافت ، در میان ترفندهای کاری و تمایل - به ویژه ادوارد مثله شده - برای ناپدید شدن و تبدیل شدن به ارواح ، حتی تظاهر به مردن.

در "ما شما را در آنجا می بینیم" یک م theلفه تئاتری بسیار قوی وجود دارد ، کاملاً متناسب و متناسب با شوخ طبعی سیاه متن و انگیزه های رئالیسم جادویی که در برخی از سینمای فرانسه مشخص است (از دنیای افسانه آملی به بعد). دشوار است پیگیری داستانی را که در کنار طرح اصلی وجود داشته باشد ، حداقل دو داستان دیگر از اهمیت یکسان برخوردار است ، از یک طرف با ستوان پرادل بدخواه و بزدل ، که شروع به کار دفن مردگان می کند (حتی پاره کردن اجساد و قرار دادن آنها باقی مانده در تابوت های کم حجم) و از طرف دیگر بر روی یک بانکدار قدرتمند پاریسی که نمی تواند به خاطر از دست دادن پسرش در جنگ آرام بگیرد.

جنگ (هرگز) به پایان رسیده است
صرف نظر از اینکه شما در مرحله نوشتن و صحنه سازی چه تعداد نقص کوچک را می توانید در اینجا ببینید ، ما می بینیم شما در آنجا همچنان یک شی object نادر در سینمای معاصر فرانسه باقی مانده است: یک فیلم تجاری که مهارت های عالی ، شوخ طبعی سورئالیسم و موضوعات بسیار تاریک (ضربه ، مرگ ، فساد و دستکاری) ، حفظ تعادل همه چیز و جلوگیری از خطر قابل پیش بینی کمدی غیر ارادی. و شکی نیست که دوپونتل سخت تلاش می کند تا خود را بیش از حد جدی نگیرد ، غالباً به هجو و گروتسک تبدیل می شود و مفاهیم وفاداری ، همبستگی و وطن را به لفاظی های پوچ تبدیل می کند.

آنچه که در این نوع حماسه ها اتفاق می افتد ، تأمل در بی فایده ای وحشتناک جنگ است. یک نتیجه جالب و کم کاربرد به آن اضافه می شود: اگر این حقیقت داشته باشد که "آخرین مرگ حتی بیشتر احمقانه است تا اینکه اول مردن" ، ادعا می کند که درگیری ها هرگز پایان نمی پذیرند نیز قابل انکار نیست. جنگ در سنگرها برای بدست آوردن شغل یا به رسمیت شناختن لیاقت و حقوق شخص در میادین و خیابانها به جنگ تبدیل می شود. ما دوباره در آنجا دیدار می کنیم که به لطف این نخ قرمز گرانبها ، هویت خاص خود را حفظ می کند ، ایده های متعارف کمدی و درام را به چالش می کشد ، و تصورات تقلیل دهنده اخلاق خوب و بد را رد می کند.

ما خود را دوباره در آنجا می بینیم که توسط Cloud 9 در ایتالیا توزیع شده است ، از 20 آگوست در سیستم عامل های اصلی دیجیتال VOD در دسترس خواهد بود.

ایوان تنها و بی حد و حصر: مرور فیلم + دیزنی با برایان کرانستون


کتابهایی وجود دارند که بخشی از تخیل جمعی می شوند ، آثاری در جامعه اجتماعی و جامعه جای گرفته اند که از کودکی وارد بازی می شوند و در محکومیتها و آموزش کودکان ریشه می گیرند. رمان ها و داستان هایی که می توانند هم به تخیل بدون مانع هنرمندان و نویسندگان اشاره کنند ، هم به عنوان درک واقعیتی که ، گاهی اوقات ، بر لمس ناپذیری ایده ها غلبه می کند و خودش را قالب می گیرد تا به شکل داستانی درآید که دارای داستان مفاهیم افسانه ، افسانه. افسانه و افسانه که به نوبه خود ، این جریان تحول را با ترسیم ایده های دیگر و رسیدن به اهداف جدید برای گسترش این دانش که با کاغذ و جوهر آغاز شده ، تبدیل به عملیات سینمایی و در نتیجه یافتن لنفاوی جدید ، ادامه می دهد.
این همان اتفاقی است که برای ایوان تنها و غیر قابل عبور افتاد ، اقتباسی برای آنچه که باید صفحه بزرگ باشد و در عوض ، در شرایط اضطراری Covid-19 مستقیماً به سکوی Disney + تبدیل شد ، فیلمی که از قول KA Applegate از طریق رسانه های ترکیبی live-action و CGI دوباره مورد استفاده قرار گرفته و به عنوان یک دیزنی اصلی برای بچه ها در مورد خودخواهی و مسیر آزادی در آمده است.

ایوان تنها و غیر قابل عبور: داستانی در مورد جستجوی آزادی ، ایوان تنها و غیر قابل عبور ،
کارگردان Thea Sharrock با اقتباس از ماجراجویی واقعی گوریل ایوان ، 180 کیلوگرم عضله ، مو و کنجکاوی ، بر اساس فیلمنامه ای از مایک وایت - که قبلاً در کار این پروژه نیز پشت دوربین بود - به روایتی برای جوانان و افراد بسیار جوان تبدیل می شود. منشوری از امکانات عاطفی و آموزشی که شامل آگاهی و رفتار حیوانات و انسانها می شود. ایوان که یکی از جذابیت های سیرک معتدل مالک مک (برایان کرانستون) است ، احساس می کند که توسط روبی کوچولو ، بچه فیل تحت حمایت پیر استلا ، کنار گذاشته شده است. با این حال ، هنگامی که دومی در آستانه مرگ است ، به گوریل قول می دهد که به دنبال راهی برای بازگرداندن کودک به طبیعت باشد ، و باعث می شود ایوان در مورد شرایط اسیری که باید با آن روبرو شود تأمل کند و انتخاب کند که به قول خود عمل کند.

در مهاجرت خود از کتاب به فیلم ، ایوان تنها و غیرقابل عبور با مشکلات بازسازی ای که در ظرف سمعی و بصری او در حال نوسان است ، روبرو می شود و سعی می کند خود را برای ساخت فیلمبرداری به عنوان پیچیده ترین رمان برای کودکان تبدیل کند و نیاز به اصلاح مجدد خود و بنابراین عدم خطی بودن فیلم را که باید با آن روبرو شود ، روشن می کند. مانند چسبی که تأثیر آن در ارائه به اندازه کافی عمل نکرده است ، فیلم دیزنی دو زنگ و دو پویایی داستان را انتخاب می کند ، یکی آینه دیگری ، ابتدا و ادامه آن که در همان ظرف ، جایی که صحنه می رود ، دوگانگی ایجاد می کند در قسمت دوم که نه تنها داستان را متوقف می کند ، بلکه به نظر می رسد پویایی و ریتم یک فیلم کاملا متفاوت را کاهش می دهد.

ایوان تنها و گریزناپذیر: وقتی حتی فیلم باید به دنیا باز شود ، ایوان تنها و بی نظیر ،
یک تغییر تدریجی در جو و رشدی که تعیین می کند شل شدن چارچوبی که فیلم شاروک توانسته است در ابتدای کار ایجاد کند ، نمی داند که چگونه در یک جهت واحد تمرکز کند و در طول مدت آن ، و فرار از جاده اصلی موضوع ارائه می دهد ، خود را از احتمال تبدیل شدن به یک اثر کلاسیک آزاد کرد ، اما هنوز هم احساس و خوب مونتاژ شده است. به نظر می رسد تغییری که در ایوان باعث می شود قهرمان گوریل از شرایط اسارت به سمت تمایل به جای دادن روبی به نوزاد در طبیعت تغییر کند ، لذت و زیبایی سبکی را که معمولاً در آن فیلم های دیزنی است ، با خود به همراه آورد ، مطمئناً هدفمند احساساتی بودن است که برداشت از فیلم را اصلاح می کند ، اما نمی داند که چگونه آن را مخلوط کند ، بنابراین تصور می شود همه چیز را دستگیر می کند ، از جمله میل و تمایل به آزادی.

با وجود اینکه محور اصلی دوستی و وعده ها است ، ریشه در آن نوع آثاری دارد که در آن شعارها کاربردی است ، اما در اینجا به ناسازگاری روایی ختم می شود ، L'unico e insuperabile Ivan به عنوان یک رمان باقی خواهد ماند که تبدیل به شبکه ای کلاسیک از یک فیلم بلاتکلیف و بی نتیجه ، همچنین برای این نیاز به گسترش و سرگرمی در جهان ، که در عوض در بازی سطحی سیرک خود گیر کرد. این فیلم به تهیه کنندگی آلیسون شیرمور پروداکشنز و جولی پاس پروداکشنز از 11 سپتامبر در Disney + در دسترس خواهد بود.

ونیز 77 - خواهران ماکالوزو: بررسی فیلم اما دانته
یک داستان زنانه بین نسلی که از خنده ، اشک و پیوندهای تجزیه ناپذیر ساخته شده است. خواهران Macaluso فیلمی از اما دانته است

توسط Federica De Masi -9 سپتامبر 2020 19:30

12
اشتراک گذاری
شش سال بعد ، اما دانته ، کارگردان پرفروش تئاتر و فیلم از پالرمو ، به جشنواره ونیز 2020 بازگشت تا دومین فیلم بلند خود را به عنوان Le Sorelle Macaluso ، اقتباسی از نمایشنامه خود به همین نام ، که جایزه اوبو را برای بهترین سرگرمی و بهترین کارگردانی. بعد از ویا Castellana Bandiera در سال 2016 ، اما دانته دوباره یک داستان کاملاً زنانه را انتخاب می کند تا بدنه خاطرات را باز کند و با بافتن یک داستان خانوادگی پر از احساسات ، با قلب صحبت کند.

خواهران Macaluso: فیلم اما دانته در مورد چیست؟
خواهران Macaluso Cinematographe.it

ماریا ، پینوچیا ، لیا ، کاتیا ، آنتونلا پنج خواهر هستند که در یک آپارتمان در طبقه آخر یک ساختمان در حومه پالرمو متولد و بزرگ شده اند. خانه ای که نشانه های گذشت زمان را دارد ، مانند کسانی که در آنجا بزرگ شده اند و کسانی که هنوز در آنجا زندگی می کنند. این داستان پنج زن است ، از یک خانواده ، از کسانی که می روند ، آنها که می مانند و کسانی که مقاومت می کنند. ما قهرمانان داستان را در کودکی می شناسیم ، در یک روز گرم تابستانی که آنها تصمیم گرفتند برای گذراندن یک روز گرم در ساحل ، به موندلو ، در سایه رستوران معروف چارلستون بروند. با این حال ، از آن صبح کنار دریا تا بزرگسالی ، انگشتان دست شما را می خورند ، وقتی که خنده جای خود را به بی بند و باری های سخت اما غیر قابل حل داده است. سرانجام آنها را در سنین پیری می یابیم ، زمانی که فقط احساس بخشش در قلب جا دارد.

Le Sorelle Macaluso: در مرکز خانه به عنوان مکانی برای خاطرات
خواهران Macaluso Cinematographe.it

در این داستان چهره 5 قهرمان داستان تغییر شکل می یابد ، خنده و اشک به چین و چروک تبدیل می شود و خانه ای که در آن بزرگ شده اند با آنها پیر می شود. خانه همان چیزی است که این 5 زن را با هم متحد می کند ، این خانه ، مکان روح و جسم است. خانه ای که در آن خاطرات خوشبختی نگهداری می شود ، رویاهایی که در کشوها ، کینه ها و شکنندگی بسته مانده اند. مکانی برای بازگشت ، حتی برای مدت کوتاهی احساس خوب ، همانطور که کبوترانی که خواهران برای مراسم اجاره می دهند و در پایان همیشه برمی گردند. خانه ای که شبیه آغوشی گرم ، همیشه باز ، آماده استقبال و احترام به آن پیوندهایی است که شکستن آنها غیرممکن است ، حتی وقتی چیزی برای همیشه شکسته باشد.

اما دانته داستانی از زندگی بین نسلی را می نویسد و کارگردانی می کند که از پیشرفت ، از کودکی بی دغدغه ، به مجازات بزرگسالی تا آمرزش و خرد پیری می گوید. غیرممکن است که به همراه قهرمانان داستان به یاد نیاورید و داستانی از روابط و روابط خانوادگی را تجربه کنید که از طلوع زمان تکرار شده است.

شکنندگی زنان در یک داستان تلخ
خواهران Macaluso Cinematographe.it

توجه به جزئیات ، حرکات رایج ، کار روی کارهای کوچک از عناصری هستند که به بیننده اجازه می دهد دهانه احساسات را باز کند. Le Sorelle Macaluso داستانی است در مورد زندگی ، در مورد مراحل اجتناب ناپذیر انسان ، در مورد دشواری حفظ تعادل. کارگردانی با زیرکی از تئاتر به سینما تغییر می کند و صحنه نویسی صحنه را کنار می گذارد و نقاشی های خاطره انگیزی را انتخاب می کند که علی رغم ساختار روایی پراکنده ، به خوبی می تواند شکنندگی این پنج زن را توصیف کند. دکورهای زیبا ، بازیگران زن بسیار خوب.

Le Sorelle Macaluso از 10 سپتامبر 2020 در سینماها پخش می شود که توسط Teodora Film توزیع می شود.

رومبا درمانی: میشل هولبک در بازیگران کمدی فرانک دوبوسک
1
به اشتراک گذاری
رومبا درمانی: میشل هولبک در بازیگران کمدی فرانک دوبوسک © ناصر برزانه ، آباکا
همچنین بخوانید
Franck Dubosc: رومبا درمانی "کاملا" نباید Covid را احساس کند
مورد
Franck Dubosc: رومبا درمانی "کاملا" نباید Covid را احساس کند
نمایش اسلاید
عشق یک مهمانی است ، فیلمی درباره پورنو با گیوم کانت: تیزر تبلیغ شده
مورد
فرانک دوبوسک از همکاری خود با رقصنده رقص با ستاره ها رونمایی کرد
مگان بله ، منتشر شده در 13 اکتبر

برای دستاورد جدید خود ، فرانک دوبوسک خود را با میشل هولبک محاصره کرده است. نویسنده یک "پزشک زبان در گونه" را به عنوان آژانس Intertalent در اینستاگرام ، دوشنبه ، 12 اکتبر 2020 ، تعبیر می کند.

در استودیوهای شهر بری سور مارن (94) است که میشل هولبک به گروه فیلمبرداری "رومبا درمانی" به کارگردانی فرانک دوبوسک پیوست. سه سال پس از "همه ایستاده" (2018) ، ستاره "کمپینگ" کمدی را تصور می کند که می توان آن را به صورت خلاصه به شرح زیر بیان کرد: "تونی ، در سن پنجاه سالگی ، پسر پیر ، پس از کنار گذاشتن همسر و فرزندش ، تنها زندگی می کند. به دنبال دخترش ، اکنون معلم رقص است. تونی سپس در کلاسهای خود ثبت نام می کند ، حتی اگر از رقصیدن متنفر باشد! "


میشل هولبک و سینما توسط Les Inrockuptibles
تبدیل می شود

فرانک دوبوسک که برای دومین بار بین نقش بازیگر و کارگردان خود در نوسان است ، کمدی را راه اندازی می کند که Louna Espinosa ("دستبندهای قرمز") ، Marie-Philomène Nga ("به مارلی-گومونت خوش آمدید") ، Jean- پیر داروسین ("Le Bureau des Légendes") و رمان نویس که "قبلاً در نیم دوجین فیلم بازی کرده است" ، BFMTV را مشخص می کند. همانطور که در حساب اینستاگرام آژانس Intertalent مشاهده می شود ، که چندین عکس از این شلیک را به اشتراک گذاشته است ، میشل هولبک ، بازیگر خریدار اتومبیل خودکشی در "پاک کردن تاریخ" (2020) ساخته بنوئت دلپین و گوستاو کرورن ، خودش را به بازی "دکتر deadpan" برای این کمدین وام می دهد.

فیلمبرداری "رومبا تراپی" از اواسط آگوست آغاز شد و نتیجه نهایی برای اکران تئاتر در 15 دسامبر 2021 برنامه ریزی شده است.

ساندرا بولاک و رایان رینولدز: این دو نفر برای یک کمدی عاشقانه اصلاح شدند
اشتراک گذاری
ساندرا بولاک و رایان رینولدز: این دو نفر برای یک کمدی عاشقانه اصلاح شدند © Walt Disney Studios Motion Pictures France، DR
همچنین بخوانید
بنابراین می رقصیم: میچل لاروک فیلمبرداری را با تیری لرمیت آغاز می کند
مورد
بنابراین می رقصیم: میچل لاروک فیلمبرداری را با تیری لرمیت آغاز می کند
نمایش اسلاید
10 ماجراجوی سکسی سینما
مورد
برد پیت: بازگشت به رقیب خود (بسیاری)
الودی فالکو ، منتشر شده در 13 اکتبر

پس از ماجراهای پرسی فاوست در "شهر گمشده Z" ساخته جیمز گری ، شهر گمشده دیگری به زودی در صفحه نمایش بزرگ جاودانه می شود. "شهر گمشده D" ، که عنوان اولین عنوان را تغییر می دهد ، باید یازده سال پس از "پیشنهاد" ، تجدید دیدار بازیگران ساندرا بولاک و رایان رینولدز باشد.

شبیه "پیگیری الماس سبز" ساخته رابرت زمکیس (1984) با بازی مایکل داگلاس و کاتلین ترنر ، "شهر گمشده D" در نظر گرفته شده است که هم یک کمدی عاشقانه است و هم یک فیلم ماجراجویی. در پشت این ایده عجیب و غریب کارگردان Seth Gordon ("چگونه رئیس خود را بکشیم؟" ، "Baywatch: هشدار در مالیبو") پنهان می شود که آن را برای همکاران کارگردان خود Adam و Aaron Nee ("باند دزد") نجوا کرد. این دو مورد آخر پروژه را هدایت می کنند. دوشنبه 12 اکتبر 2020 ، Deadline ادعا می کند پارامونت کاملاً ساندرا بولاک و رایان رینولدز را در نقش های اصلی می خواهد. اگر بازیگر زن قبلاً تأیید شده باشد ، هنوز کمدین «ددپول» به طور رسمی معرفی نشده است.


ساندرا بولاک ، نویسنده در سفر

تنوع خلاصه این خلاصه داستان را می دهد: "این فیلم با محوریت داستان نویسی از گل سرخ است که متوجه می شود یک شهر خیالی که او توصیف کرده واقعی است و باعث می شود برای یافتن این مکان سفری پر خطر را آغاز کند. " در همین حال ، اسلش فیلم نام نویسندگان را به اشتراک گذاشت: "اورن اوزیل اولین پیش نویس فیلمنامه را نوشت که سپس توسط دانا فاکس ، نویسنده" زوج درمانی "و فیلم آتی دیزنی" کرولا "بازنویسی شد. "